ستايشستايش، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

دخترملوسم

معذرت خواهي از عشق مامان

سلام دختر خوبم مامانی ببخشید خیلی وقت است که به وبلاگت سر نزدم و چیزی ننوشتم ,اما قول میدم سر فرصت  خیلی از شیرین کاریهایی که میکنی را برات بنویسم,سر کار خیلی سرم شلوغ هست و خونه هم فرصت  نمیکنم بیام نت فقط اينو بگم و برم جديدا خيلي لوس شدي و قهر هم ميكني،خيلي ماماني با نمك شدي ، خيلي دوست دارم و بدون تو زنده نيستم. ستايش جان خيل ياز كلمات را خوب بيان ميكني و بعضيها را هم نصفه خيلي بامزه صحبت ميكني عزيزم بابا=بابا مامان=مامان دايي=داايي خاله=اله نمي خوام=نيخام آره=ايه توپ=اوپ تاب =اب قلقلي=ال الي زرد=ارد آب=ابه ماماني كو=ني ني  ستايش جان خيلي دوستت دارم ، خداياي بزرگ خودت نگهدا...
27 شهريور 1390

تولد عزيزم

سلام ماماني ، تولدت مبارك اميدوارم كه هميشه خنده برلبانت باشه و زندگي با عزتي داشته باشي . دخترم امروز ساعت ۱۰:۲۵ دقيقه صبح يكساله شدي ، الهي كه من قربونت برم عسل مامان . ماماني اصلا باورم نميشه يعني يكسال با تو بودن گذشت چقدر شيرينه با تو بودن كه گذر زمان را حس نكردم ستايش جان با تمام وجودم دوستت دارم و ميپرستمت . خدايا شكرت كه اين فرشته نازنين را به من و بابايي هديه دادي . تولد تولد تولدت مبارك               مبارك مبارك تولدت مبارك بيا شمعها را فوت كن               كه صد سال...
4 ارديبهشت 1390

يك روز مانده به تولد دخترم

ستايش جان سالي كه گذشت يعني سوم ارديبهشت من حالم خيلي بد بود و استرس شديد داشتم چون چند روز قبل دل درد ميگرفتم و مادر جون ميگفت وقت زايمانت هست بريم دكتر اما من گوش نميدادم ، آخه ما ميخواستيم شما روز يكشنبه بدنيا بيايي اما نشد و به دكترت تماس گرفتيم براي روز شنبه بريم بيمارستان. من دقيقا يك هفته قبل از بدنيا اومدن شما اصلا خواب به چشمام نمي اومد و لحظه شماري ميكردم كه ببينم چه شكلي هستي و خيلي هم سنگين شده بودم و با كمك از جام بلند ميشدم. ستايش جان بالاخره روز موعود فرا رسيد و صبح شنبه ساعت ۶:۳۰ صبح من و شما كه تو دلم بودي با بابايي و مادر جون راهي بيمارستان شديم ، استرس عمل خيلي داشتم و خيلي زياد ميترسيدم نكنه من دختر قشنگم را نبينم و...
4 ارديبهشت 1390

بدون عنوان

سلام ستايش جان ، الهي كه من قربونت برم خيلي براي من سخته كه ميام سر كار و تو فرشته نازنين را تنها ميزارم ، اما همه اينها فقط براي شماست . من و بابايي تلاش ميكنيم كه آينده بي دردسري را داشته باشي و بدون دغدغه به برنامه هايت برسي. ماماني منو ببخش كه بعضي وقتها نه هميشه خسته هستم و نمتونم اون جور كه دلم ميخواد باهات بازي بكنم باور كن وقتي از سر كار ميام خونه فقط به عشق ديدن شماست و با انگيزه به خونه ميام و وقتي ميبينمت خستگيم در ميره و عاشقانه دوستت دارم. ...
3 ارديبهشت 1390

سال نو

سلام عزيزم ، سال نو مبارك اميدوارم كه زير سايه پدر و مادر سال خوبي داشته باشي. من مطمئن هستم كه سال خيلي خوبي خواهيم داشت با وجود شما فرشته خدا ، ماماني سال پر كار همراه با سلامتي و پر پول براي بابايي آرزومنديم. ستايش جان ماماني بعد از هفده روز كه پيش شما بود سر كار اومدم اما اصلا حوصله ندارم و خيلي دلم برات تنگ شده و دوست دارم كه زودتر ساعت ۳ بشه و بيام پيشت و با هم بازي بكنيم.  
14 فروردين 1390

خاطرات چند ماه گذشته

ستايش جان سال ۸۹ هم به سلامتي داره يواش يواش تموم ميشه و سال نو در راهه من در اين سالي كه گذشت بزرگترين آرزوي هر مادر كه بچه دار شدن است را تجربه كردم اوايل خيلي برام سخت بود و بابايي هم به شما حساس وقتي عزيزم شما زردي گرفتي سه روز بعد از تولدت خيلي ناراحت شدم و خودم هم سر درد شديد گرفتم و يك شب هم در بيمارستان بستري شدم كه تحت نظر باشم بخاطر اين بي حسي براي زايمان بود كه اينطوري شدم و شما هم قسمت اطفال زير نور بودي و من هر چند ساعت يكبار ميومدم و به شما شير ميدادم خيلي اذيت ميشدم اما بخاطر اينكه ببينمت اين سختي را تحمل ميكردم و با درد زياد بعد از زايمان ميومدم پيشت ، خدا را شكر يك روز بعد از من شما هم مرخص شدي اما زردي روي عدد ۹ بود كه با ت...
24 اسفند 1389

براي تو

دعا ميكنم كه هيچگاه چشمهاي زيباي تو را در انحصار قطره هاي اشك نبينم و تو برايم دعا كن ابر چشم هايم هميشه براي تو ببارد دعا ميكنم كه لبانت را فقط در غنچه هاي لبخند ببينم و تو برايم دعا كن كه هرگز بي تو نخندم دعا ميكنم دستانت كه وسعت آسمان و پاكي دريا و بوي بهار را دارد هميشه از حرارت عشق گرم باشد و تو برايم دعا كن دستهايم هيچگاه در دستي بجز دست تو گره ندهم من برايت دعا ميكنم كه گلهاي وجود نازنينت هيچگاه پژمرده نشوند براي شاپرك هاي باغچه ي خانه ات دعا ميكنم كه بالهايشان هرگز محتاج مرهم نباشند من براي خورشيد آسمان زندگيت دعا ميكنم كه هيچگاه غروب نكند و بدان در آسمان زندگيم تو تنها خورشيدي پس برايم دعا كن ، دعا كن كه خ...
24 اسفند 1389
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترملوسم می باشد