ستايشستايش، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

دخترملوسم

جشن مهد کودک

ستایش جون تو این جشن نقش زنبور خیلی توپول و زیبا رو داشت که واقعا خوردنی شده بود تازه یه نقش دیگه هم داشت اونم هویچ بود و خیلی خیلی خوشگل شده بود   ...
30 شهريور 1392

حرفهای و کارههای دخترم

سلام عزیزم دختر زیبای من این چند وقت اصلا فرصت نشد که از کارها یی که انجام میدی بنویسم  حالا امشب بی خواب شدم گفتم از شیرین کاریهای دخترکم کمی بنویسم. - اول اینکه یه خبر خوب بنویسم شما را بعد از تولد دوسالگی از مامی گرفتم و خیلی خوب با مامان همکاری کردی و اصلا خرابکاری توی خونه نداشتی و بعد از یک هفته خودت گفتی  که شبها هم شما را مامی نکنم چون من استرس داشتم زیرت تشکچه تعویض را پهن  میکردم که خودت اعتراض کردی و گفتی مامان من که جیش نمیکنم خیلی از این حرفت  خوشم اومد و دیگه شبها هم راحت تا صبح میخوابیدی بدون مامی. - دیگه عزیزم موقع بیرون رفتن لباسهات را خودت انتخاب میکنی و مثل ...
23 مرداد 1391

شیرین زبونیهای عسلم

سلام به بانوی اردیبهشت دختر عزیزم خیلی دختر خوبی هستی و  چیزهایی که بهت میگم خوب گوش میدی و خیلی خوب صحبت میکنی و شعر های قشنگ میخونی ، اعداد را از 1 تا 10 بلدی بشماری . صدای زنگ تلفن را که میشنوی به سرعت نور سمت تلفن میری و با صدای بلند میگی الوووو صدای آشنا که باشه شروع میکنی به صحبت کردن و وقایع روز را براش شرح میدی که چی خوردی یا کجا رفتی . هفته گذشته من و بابا و ستایش خانم رفتیم پارک و کلی تاب بازی و الا کلنگ بازی کردی اما متاسفانه از سرسره میترسی چون سری قبل که پارک رفته بودیم کج اومدی پایین و ترسیدی فقط از پله هاش بالا و پایین میری. توی خونه خودمون با بابا داشتیم در مورد دایی سعید صحبت ...
19 ارديبهشت 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترملوسم می باشد