شیطنت و شیرین کاری
سلاه به دختر عزیزم | ||||||||||
روزهها به تندی در حال سپری شدن هستند و این چند مدت چقدر زود گذشت زمانی که | ||||||||||
بدنیا اومدی با تمام وجودم قربون صدقه ات میرفتم و تو دلم همیشه خدا را شکر میکردم | ||||||||||
بخاطر این فرشته نازنین ، الان دخترم به سلامتی حرف میزنه ، وقتی دارم با بابایی صحبت | ||||||||||
میکنم کنار ما میشینه و اینکه دوست داره مدام باهاش بازی بکنی. | ||||||||||
یه چیز خیلی جالب اینکه هر کسی با من شوخی بکنه شما ناراحت میشی و با زبون خودت | ||||||||||
از من طرفداری میکنی و این عکس العمل را بابابایی و مادر جون هم انجام میدی و تند تند | ||||||||||
میگی نکن نکن با حرکت دستهای کوچولوت . | ||||||||||
دیشب میوه ها را شستم و یکی یکی پوست گرفتم تا رسیدم به انار که یکدفعه اومدی جلو | ||||||||||
گفتی مامانی مامانی بده بده ، فهمیدم که انار دلت میخواد یه تیکه بهت دادم و دونه دونه | ||||||||||
انار را تو دهنت میزاشتی و بعد هسته ها را درمیآوردی و میزاشتی تو پیش دستی و پشت | ||||||||||
سر هم میگفتی به به و سرت رو هم تکون میدادی ، خیلی بامزه میوه میخوردی و من و | ||||||||||
بابایی هم به کارهایی که انجام میدادی کلی خندیدیم . | ||||||||||
|
||||||||||
شب موقع خوابیدن زمانی که خونه مادر جون هستیم خیلی ذوق میکنی و وقتی چراغها را | ||||||||||
خاموش میکنیم با صدای بلند میگی دایییییییییییییییی ، خالههههههههههههههههه اونها هم | ||||||||||
میان پیشت و تو هم ذوق میکنی میایی بغلم و از این بازی خیلی خوشت میاد. | ||||||||||
دختر نازم خیلی از کلمات را یاد گرفتی و با خونه سازیت خیلی بازی میکنی و یه عروسک | ||||||||||
داری که اسمش را گذاشتی نانا و باهاش میخوابی. | ||||||||||
دایره لغت ستایش جون: | ||||||||||
شوخی نکن = شوخی نهن | ||||||||||
دیوار= دیوا | ||||||||||
پروانه = پی وانه | ||||||||||
مجید =مجید | ||||||||||
شاهرخ = شایوخ | ||||||||||
لباس=اباس | ||||||||||
زهرا=زهیا | ||||||||||
سولماز=سوماس | ||||||||||
بالش = بالش پتو = پدو |
||||||||||
و خیلی چیزهای دیگه که فعلا یادم نمیاد سر فرصت حتما مینویسم. | ||||||||||
فرشته من خیلی دوست دارم و من و بابایی با تمام وجود عاشقتیم. |
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی