پیاده روی زیر باران
سلام عزیزم , هوا خیلی سرد شده و پاییز خودش را با نم نم باران و زرد شدن برگهای
درختان نشون داد و خدا را بخاطر این نعمت با ارزش سپاسگزاریم.
دیروز جمعه صبح سه تایی بیرون رفتیم و بابایی آرایشگاه رفت و بعد رفتیم و من و بابایی
شلوار جین خریدیم و وقتی من میرفتم تو اتاق برای پرو بدو بدو میومدی و در را میبستی
و جلوی آینه خودت را نگاه میکردی و میبوسیدی , بعد هم نظر میدادی که فلان لباس
قشنگه و پشت پیشخون هم میرفتی و با فروشنده بازی میکردی , خلاصه بعد از خرید
رفتیم بیرون که سوار ماشین بشیم بریم خونه دست منو گرفتی و کلی پیاده روی کردیم و
با ذوق میگفتی مامان مامان بایون بایون
دختر خوبم خستگی ناپذیره و مدام دوست داره بازی کنه و اینکه اصلا تنهایی بلد نیست
بازی کنه و مامانی یا بابایی باید باهات بازی کنند و خیلی خوشحال میشی وقتی باهات
بازی میکنیم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی