بدون عنوان
سلام عزیزم , چند شب هست که خیلی اذیت میکنی و شبها با گریه تو جات جابجا میشی , نمی دونم بخاطر واکسن هست یاچیز دیگه و اینکه دوباره هیچی نمیخوری و من خیلی ناراحت هستم که دخترم دوباره ضعیف میشه , تو را خدا یه کمی با مامانی همکاری کن قبول دارم خودم این چند وقته اصلا حوصله ندارم و درگیر درسهام هستم و ناراحت از اینکه نتونستم با بچه های کلاس پیش برم . دخترم ذهنم خیلی مشغوله , یک طرف درگیر کار , کار خونه , فکر فرشته کوچولوم , درسهام و بابای عزیز خیلی به هم ریخته هستم. مامانی شما خیلی پرجنب و جوش هستی و دلت میخواد که من و بابایی مدام باهات بازی بکنیم , قربون اون دل برم که همش ...
نویسنده :
مامان مهربون
16:49